جدول جو
جدول جو

معنی گهری شدن - جستجوی لغت در جدول جو

گهری شدن
(سَ گِ تَ)
مخفف گوهری شدن. رجوع به همین کلمه شود
لغت نامه دهخدا
گهری شدن
با گوهر شدن ثروتمند گردیدن، جواهر فروش شدن، اصالت یافتن نژاده شدن
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از سپری شدن
تصویر سپری شدن
پایان یافتن، به آخر رسیدن، سر رسیدن، برای مثال هرچ آن سپری شود سرانجام / خواهی قدمی و خواه صدگام (نظامی۳ - ۵۰۲)
فرهنگ فارسی عمید
(سَ رِ نِ شَ تَ)
باگوهر شدن. مال دار شدن، جواهرفروش یا جواهرشناس شدن، نژاده شدن. اصالت یافتن. (یادداشت مؤلف)
لغت نامه دهخدا
با گوهر شدن ثروتمند گردیدن، جواهر فروش شدن، اصالت یافتن نژاده شدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سپری شدن
تصویر سپری شدن
بسر رسیدن بپایان بردن تمام شدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از جاری شدن
تصویر جاری شدن
روانیدن سچیدن روانشدن سرازیر شدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از چهره شدن
تصویر چهره شدن
روبرو شدن، مواجه شدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از طاری شدن
تصویر طاری شدن
آمدن از جایی که ندانند یا از جایی دور
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از عمری شدن
تصویر عمری شدن
خشمگین شدن غضبناک شدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از کمری شدن
تصویر کمری شدن
شکستن یا سخت آسیب دیدن کمر
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از جاری شدن
تصویر جاری شدن
((شُ دَ))
روان شدن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از جاری شدن
تصویر جاری شدن
تدفّقٌ
دیکشنری فارسی به عربی
تصویری از مهری زدن
تصویر مهری زدن
Stamp
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از جاری شدن
تصویر جاری شدن
Gush, Stream
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از جاری شدن
تصویر جاری شدن
jaillir, couler
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از جاری شدن
تصویر جاری شدن
बहना , बहना
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از جاری شدن
تصویر جاری شدن
بہنا
دیکشنری فارسی به اردو
تصویری از جاری شدن
تصویر جاری شدن
ঝরে পড়া , প্রবাহিত হওয়া
دیکشنری فارسی به بنگالی
تصویری از جاری شدن
تصویر جاری شدن
pulika, kutiririka
دیکشنری فارسی به سواحیلی
تصویری از جاری شدن
تصویر جاری شدن
솟아나다 , 흐르다
دیکشنری فارسی به کره ای
تصویری از جاری شدن
تصویر جاری شدن
噴き出す , 流れる
دیکشنری فارسی به ژاپنی
تصویری از جاری شدن
تصویر جاری شدن
להתפרץ , לזרום
دیکشنری فارسی به عبری
تصویری از جاری شدن
تصویر جاری شدن
พุ่งออกมา , ไหล
دیکشنری فارسی به تایلندی
تصویری از جاری شدن
تصویر جاری شدن
memancar, mengalir
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تصویری از جاری شدن
تصویر جاری شدن
хлынуть , течь
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از جاری شدن
تصویر جاری شدن
stromen
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از جاری شدن
تصویر جاری شدن
brotar, fluir
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از جاری شدن
تصویر جاری شدن
zampillare, scorrere
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از جاری شدن
تصویر جاری شدن
jorrar, fluir
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از جاری شدن
تصویر جاری شدن
涌出 , 流动
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از جاری شدن
تصویر جاری شدن
литися , текти
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از جاری شدن
تصویر جاری شدن
sprudeln, strömen
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از جاری شدن
تصویر جاری شدن
tryszczeć, płynąć
دیکشنری فارسی به لهستانی